معرفی کتاب کشتی پهلو گرفته
بنام خالق یاس کبود اشک هایم را پاک می کنم و دوباره میخوانم، دوباره؛ چند باره، جمله به اتمام میرسد و باز نقطه سر خطِ قبل.هر چه می خوانم سوز کلمات را بیشتر درک می کنم. نمیدانستم می توانم در کوچه های نفرین شده ی مدینه هم قدم بزنم! نمی دانستم میتوانم در مسجد النبی، […]